دل درد

حسابی سرکاریم‌دیگه دل درد...

18:02.قراره،فردا(آبیاری),اما,!تهرانیهاجمعه هاهستندوصبح زود،خواب.امروز(صبح زود)شروع کردم.حیاط راشستم.بعد،ازداخلِ فنس.چکمه هم پوشیدم.هم ازنیشِ مار،هم کلِ باغچه،درامان باشم.اتمامِ کار،شلنگ رادست نزدم.لبِ باغچه،تعویضِ کفشهامورفتم،خاموش(پمپ)......گلهای دستم وشستم و»»»»داخل.چرخسواری واوه،اوه.یادم افتاد(پنجشنبه هاازساعتِ نُه،گوبلین،،،تادو)سریع روشن.T.V,ON.چای خوردمو.تازه،نه وخرده ای بود.خدایاشکر،هواخنک بود،عرق نکردم.یک دفعه،گوشی زنگید،(درحال آپلودِ عکسهام،سربازی،رفتنِ،برادرفندوق،بود.)بزورخبردادند.باید،عمه،پروینشون،اجازه میداد.بنده،نه سرپیازم و....زنگیدن،اززمین وآسمان.....ازیک مرده،چه انتظاری داشتند.نوشتم؛متاسفانه،زنده ام....سلام.متاسفانه،،،،هنوز،زنده ام.¶¶¶¶¶¶خاندان بزرگ نیکمرام.ماراجایی نیست.¶¶¶¶¶¶¶¶آخرین نفر،فهمیدم.¶¶¶¶¶×مبارکه.¶{{{{¶پدرت باتمام همکاراش،عمه هات،،..........تبریک میگم.آخرین نفربودم.صدای گندمو،میخواین بشنوید.¶{{¶¶{هروقت ،میزنگم،پسره،یارومیگه:أه،صداشوکم کن....تمام گوشیها،قطع.(باخواهرهاشووهمکارانش،مدام،لایو.بزورچندروز،یکبار،حالمومیپرسه!)مهم نیست،ابدا.بموقع،مراندارند.بهتر.اززندگیشان،بینهایت،دور.همانطورکه،دلخواهشانه.{میگم؛کی شمال میای!!!تیرماه ،نه،کارم زیاده،بهتر.بیاد،کارمنم،زیاده.}حالا،فکرمیکنه،چه تحفه ای هست،،،نازمیکنه ومیگذاره تاقچه بالا.(مدتهاست،ازکارافتادست،نخواستم،بروش بیارم...منم،خدایی دارم،صدام درنمیاد.....ای کائنات...MY.GOD.....WHY?????بازم،دروغ وریا و........چقدرازدستِ این خانواده،درسینه ام غصه ست.کی میشه،بشکافه وهمه بریزه بیرون........وایستادنیا،میخوام پیاده شم.قطارومدتهاست،اشتباه سوارشدم...(همه کارهاتون مخفیانه ست،قبول!!!باباولم کنید،چی میخواین ازجونم.)کانالی دل درد...